شرکت آچار فرانسه
خدمات اینترنتی آچار فرانسه طراحی سایت آچار فرانسه
خانه / اخبار موسیقی / سحر محمدی: تبرئه در دادگاه

سحر محمدی: تبرئه در دادگاه

3th Musicema Awards (109)

گفت‌وگوی سایت موسیقی ما با خواننده گروه «ماه‌بانو» درباره‌ی تمام ابهامات و مشکلات ممنوع‌الفعالیتی‌اش
سحر محمدی: تبرئه در دادگاه هم نتوانست مشکل ممنوع‌الفعالیت بودن ما را حل کند!
موسیقی ما – کمتر خواننده‌ای این بخت را دارد که اثرش این چنین فراگیر شود؛ برای «سحر محمدی» اما این اتفاق افتاد. او خواننده‌ی جوان و البته خوش‌صدایی است که می‌تواند در این تنگنای کمبود خوانندگانِ زن به عنوان یک هنرمند آتیه‌دار برای موسیقی ایران به حساب بیاید.او قطعه‌ای برای «ماه‌بانو» به سرپرستی «مجید درخشانی» خواند تا برای کنسرت‌های بانوانی که قرار بود برگزار شود، تبلیغ کند. کار اما از شبکه‌های ماهواره‌ای سر در آورد. او، مجید درخشانی و دیگر اعضای گروه البته بارها اعلام کرده‌اند که این مسأله بدون اجازه و آگاهی آنها صورت گرفته؛ اما اتفاق رخ داده بود و این سرآغاز داستان‌های دنباله‌داری برای آنها شد. از ممنوع‌الفعالیتی گرفته تا ممنوع‌الخروجی و حتی منع تدریس!«سحر محمدی» در این مدت از هیچ‌کدام از این اتفاقات حرفی نزده است. خیلی‌های دیگر هم سکوت کردند. خیلی‌ها که انتظار حمایت از آنها می‌رفت. حالا اما «محمدی» در گفت‌وگو با سایت «موسیقی ما» از تمام اتفاقاتی می‌گوید که در این مدت نزدیک به دوسال برای او پیش آمده است.

***
  • * به نظر می‌رسد که این روزها جوانان در حوزه‌ی موسیقی بسیار فعال شده‌اند؛ آن‌قدر که نقش تعیین‌کننده‌ای نسبت به هنرمندان نسل‌های قبل از خود دارند. این در حالی است که آنها تنگناها و مشکلاتی داشته‌اند که در نوع خود عجیب است. از شیوه‌ی آموزش گرفته تا محدودیت‌ها برای روی صحنه رفتن و مسائلی از این دست.

درست است که در حال حاضر با محدودیت‌هایی در زمینه‌ی گرفتن مجوز برای انتشار اثر و همچنین اجراهای صحنه‌ای مواجه هستیم، اما خوشبختانه بیش از هر زمان دیگری هنرمند بااستعداد وجود دارد که البته بسیاری از آنها حضوری فعال در عرصه‌ی موسیقی ندارند و نمی‌توانند فعالیت‌های روشنی در این زمینه انجام دهند. با این حال، گاه آثاری منتشر می‌شود که بسیار قابل توجه است. برای مثال چندی قبل دو اثر «گذر» کار آقای «سیاوش روشن» و همچنین «دستاس» کاری از «پیام جهانمانی» به انتشار درآمد که کارهای بسیار باارزشی هستند. ای کاش در رسانه‌ها و از همه مهم‌تر در جشن سالانه‌ی «موسیقی ما» به آثاری از این دست توجه بیشتری شود. من امسال برای اولین بار به این جشن آمدم و بسیار لذت بردم. اینکه یک مهمانی برگزار می‌شود که تمام هنرمندان در هر سبکی در آن حضور دارند، اتفاق بسیار مهمی است. امیدوارم این قبیل جشن‌ها بیشتر و هر سال پربارتر از گذشته‌ برگزار شود و از سوی دیگر، هنرمندان بدون دغدغه به رقابت با یکدیگر بپردازند.

  • * و سهم زنان در این میان چیست؟‌

خوشبختانه هم‌اکنون صداهای بسیار خوبی در میان خانم‌ها دیده می‌شود؛ اما به نظر می‌رسد نوازندگی زنان در این سال‌ها پیشرفت بسیار زیادی کرده و آنها بسیار توانمند شده‌اند. نوازنده‌های زن این روزها روی صحنه بسیار باقدرت ظاهر می‌شوند و گاهی حتی از نوازندگان مرد نیز بیشتر می‌درخشند و من از این بابت بسیار خوشحالم.

  • * اینکه با تمام محدودیت‌هایی که برای بانوان فعال در عرصه‌ی موسیقی وجود دارد، آنها هر روز بیشتر از گذشته فعال می‌شوند هم اتفاق جالبی است.

بله، نکته‌ی جالب آنکه بسیاری از کسانی که به کلاس‌های آواز می‌آیند، محدودیت‌ها را می‌دانند؛ اما می‌گویند می‌خواهیم برای دل خودمان بخوانیم. می‌گویند با آواز خواندن حال‌شان خوب می‌شود. به هر حال موسیقی ما بسیار غنی است و حالا توانسته بخشی از پتانسیل خود را بروز دهد. از سوی دیگر، خوشبختانه سطح فرهنگ مردم بسیار بالا آمده و درک‌شان نسبت به اصالت موسیقی و موسیقی ایرانی خیلی بیشتر شده است. در این میان، جوانانی هم در حوزه‌ی موسیقی فعالیت می‌کنند که توانسته‌اند طیف بیشتری از مردم را با این موسیقی آشنا کنند؛ مثلاً «همایون شجریان» و برادران پورناظری در موسیقی سنتی ما تحولاتی به وجود آوردند که این موسیقی را بیش از هر زمان دیگری به میان مردم برد و ما بازتاب آن را هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم. من بسیاری از هنرجویان را می‌بینم که می‌گویند، می‌خواهند کارهایی شبیه آثار آخر «همایون شجریان» بخوانند. چه اتفاقی از این بهتر که بتوان با تحولاتی مثبت در موسیقی، جوانان را به سمت آن کشاند. به نظرم همایون شجریان در این میان نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است.

  • * شما در حال حاضر نزدیک به دو سال است که ممنوع‌الفعالیت هستید. درباره‌ی این موضوع که ممنوع‌الفعالیتی می‌تواند چه تأثیری در زندگی یک هنرمند -آن هم در اوج جوانی و فعالیت- بگذارد، در ادامه صحبت خواهیم کرد؛ اما در ابتدا لطفاً توضیح بدهید که اصلاً چرا چنین تصمیمی درباره‌ی شما گرفته شد.

شما پیش از این مدت در جریان فعالیت‌های من بوده‌اید؛ اینکه با مجوز وزارت ارشاد همراه با چند گروه به صورت همخوان فعالیت می‌کردم و همچنین در اپرای حافظ و چند موسیقی فیلم نیز حضور داشتم. تا اینکه چند کلیپ بدون اجازه و اطلاع ما از برخی شبکه‌های ماهواره‌‌ای پخش شد و همین مسأله مشکلات زیادی را برای ما رقم زد. این در حالی است که هیچ‌کدام از اعضای گروه «ماه‌بانو» اطلاع نداشتیم که این کلیپ‌ها می‌تواند تا این اندازه به ما آسیب برساند؛ وگرنه حتماً چنین کاری نمی‌کردیم. بعد از آن، به خاطر مجوز نداشتن این کلیپ‌ها و تک‌خوانی زن، دادگاهی شدیم که در نهایت دادگاه به ما رأی تبرئه داد؛ اما این رأی هم نتوانست در تسهیل فعالیت‌های ما تأثیری بگذارد؛ چون گویا هر ارگانی برای خودش قوانین خاصی دارد و رأیی که دادگاه صادر می‌کند، ربطی به مجوز ارشاد ندارد و به همین خاطر ما همچنان نمی‌توانیم فعالیتی داشته باشیم!

  • * یعنی در دادگاه تبرئه شده‌اید، اما ارشاد همچنان مجوز اجرا به شما نمی‌دهد؟

بله، اگرچه ما انتظار داشتیم بعد از رأیی که دادگاه صادر می‌کند، وضعیت بهتر شود که نشد.

  • * دلیل‌شان چیست؟

دوستان ارشاد معتقدند که ما بدون‌مجوز کلیپ ضبط کرده‌ایم و طبیعتاً باید تبعات آن را هم در نظر بگیریم. مشکل اصلی‌ آنها این است که چرا کلیپ‌ها غیرقانونی پخش شده و خانم‌ها در آن آرایش دارند. در حالی که ما تمام شنوئات را رعایت کرده و با حجاب کامل بودیم. ما الان متوجه تبعات این ماجرا شده‌ایم و آن زمان نمی‌دانستیم که چنین اتفاقاتی ممکن است رخ دهد.

  • * خب اصلاً چرا آن کلیپ‌ها را ضبط کردید؟

این کلیپ‌ها تنها برای تبلیغ کنسرت بانوان بود و اشتباه ما این بود که آن را روی یوتیوب گذاشته بودیم؛ البته این کاری است که تقریباً خیلی از هنرمندان انجام می‌دهند، اما متأسفانه به شبکه‌های ماهواره‌ای راه یافت. ما بارها توضیح دادیم که این اتفاق بدون اجازه و حتی اطلاع ما رخ داده است. اعضای گروه، خودشان هم از این اتفاقات بسیار ناراضی بودند؛ اما کار به جایی رسیده بود که متأسفانه از کنترل ما خارج شده بود.

  • * اما مسئولان ارشاد می‌گویند که این کلیپ‌ها از چنان کیفیتی برخوردار است که نمی‌تواند بدون اجازه‌ی صاحب اثر پخش شده باشد.

ما بارها به این ابهام پاسخ داده‌ایم. درست است که ما این کلیپ‌ها را روی یوتیوب گذاشته‌ایم، اما دل‌مان نمی‌خواست شبکه‌های ماهواره‌ای از آن استفاده کنند.

  • * الان دقیقاً مشکل کجاست؟ حجاب شما یا پخش کلیپ‌ از شبکه‌های ماهواره‌ای؟

ظاهراً همه‌ این مسائل در کنار هم مطرح است؛ اما مهم‌ترین مسأله همان پخش این آثار از شبکه‌های ماهواره‌ای است که البته ما به آنها نامه‌ هم زده‌ایم و گفته‌ایم که پخش آنها را متوقف کنند که متأسفانه به آن توجهی نکردند. البته من در جریان نیستم که همچنان پخش می‌شود یا نه. به هر حال من و تمام افراد گروه از این اتفاق بسیار ناراحت هستیم. من به کشورم علاقه‌ی بسیاری دارم و می‌خواهم در همین جا فعالیت کنم. به هر حال کار کردن و کنسرت گذاشتن در خارج از کشور کار چندان سختی نیست؛ اما من هیچ‌وقت نخواسته‌ام مهاجرت کنم. تمام هدفم این بوده و هست که در کشور خودم بخوانم و از اینکه به این شکل ممنوع‌الفعالیت هستم، واقعاً برایم ناراحت‌کننده است. کنسرت‌های تالار وحدت را از نزدیک می‌بینم و از اینکه نمی‌توانم روی صحنه -حتی به عنوان همخوان- حضور داشته باشم، رنج می‌کشم. شرایط به گونه‌ای است که حتی همخوان بودن هم برای من لذت‌بخش است. با همه‌ی اینها نمی‌توانم این مسأله را نادیده بگیرم که پخش آن کلیپ‌ها بر اساس قوانین کشور نبود. هرچند تأکید می‌کنم بعد از گذاشتن این آثار در یوتیوب، اتفاقاتی رخ داد که از دست ما خارج شد و دیگر تا این حد ممنوع‌الفعالیتی برای کسی که پیش از آن با مجوز روی صحنه بوده، خیلی سخت‌گیرانه است.

  • * این مسأله، پیامدهای دیگری نیز به همراه داشت و فعالیت بانوان را محدودتر کرد.

من این را قبول ندارم. متأسفانه جامعه‌ی موسیقی چندان با هم همدل نیستند. فرض کنیم که من قدم اشتباهی برداشته‌ام؛ اما اگر کنسرت دیگران یک بار لغو می‌شود، من ماه‌ها ممنوع‌الفعالیت بوده‌ام و حتی اجازه‌ی تدریس هم ندارم. من یک اشتباهی کردم و کاری برخلاف قوانین کشور انجام دادم، اما شاید انتظار همراهی و همدلی بیشتری از همکاران‌ام -به‌خصوص همکاران خانم- داشتم. ضمن اینکه خیلی‌های دیگر هم به خاطر شایعاتی که برایشان درست شد، موج‌سواری کردند؛ اما من هیچ‌وقت کسی را قضاوت نمی‌کنم. این را هم فراموش نکنید که قبل‌ از پخش کلیپ‌های ما، اتفاقاتی در حوزه‌ی موسیقی بانوان رخ داده بود که وضعیت را پیچیده‌تر کرد.

  • * بله مثل جریان آلبومی که می‌‌گفتند با مجوز ارشاد شامل تک‌خوانی زن است و خالقان اثر هم به این شایعات دامن زدند.

اینها سیاست‌های کاری برخی از هنرمندان است که گاهی از آن به عنوان حربه‌ای برای دیده شدن استفاده می‌کنند. من به هنرمند خاصی اشاره نمی‌کنم؛ اما خود من آگاه نبودم که این مسأله می‌تواند این اندازه مشکل و دردسر برای من به وجود بیاورد.

  • * «ماه‌بانو» چند سالی است که فعالیت می‌کند و چرا تا پخش این کلیپ‌ها ما فعالیتی از آن ندیده بودیم؟

در واقع می‌خواستیم با ضبط این کلیپ‌ها، کنسرت‌های بانوان را آغاز کنیم؛ اما همان‌طور که گفتم، بعد از آن اتفاقاتی افتاد که از دست همه خارج شد. به قول یکی از دوستان حراست ارشاد، فرقی نمی‌کند که اثر از چه شبکه‌ای پخش شود. به خصوص اینکه این شبکه‌ها موسیقی‌های خاصی پخش می‌کنند و شاید درست نباشد که موسیقی ایرانی که معرف فرهنگ ماست، در کنار آن قرار گیرد.

  • * اما به عنوان یک خواننده‌ی زن، حتماً از اینکه این‌همه شنیده شدید، خوشحال بودید.

من حقیقتاً اصلاً نمی‌دانستم که این کلیپ‌ها ممکن است این اندازه شنیده ‌شود؛ اما وقتی این اتفاق رخ داد، به هر حال من خوشحال شدم و این مسأله‌ای نیست که بتوانم کتمان کنم. آرزوی هر هنرمندی است که کارش دیده و شنیده شود؛ اما قیمتی که برای آن پرداختم، بسیار زیاد بود و حالا حتی اجازه‌ی همخوانی هم ندارم.

  • * مسأله‌ای که در این میان کاملاً مشهود است، کنار کشیدن هنرمندان مرد از موضع‌گیری در قبال این اتفاق است. مثلاً آهنگسازان و اهالی موسیقی در تمام این سال‌ها حتی حاضر نشدند یک قطعه رایگان به خوانندگان زن بدهند تا ناچار نباشند مدام قطعات تکراری بخوانند؛ در این مدت هم که بسیاری از هنرمندان ممنوع‌الفعالیت شدند، سکوت عجیبی از طرف هنرمندان وجود داشت.

همان‌طور که گفتم، به نظر می‌رسد همدلی در جامعه‌ی موسیقی کم است. همه حرف می‌زنند و کمتر عمل می‌کنند. البته استاد علیزاده در این میان نقش فعال‌تری داشته‌اند و علی قمصری هم تلاش کرد تا در آلبوم «سخنی نیست» به عنوان هم‌خوان فعالیت کنم. به هر ترتیب وضعیت خیلی پیچیده شده است. مثلاً اینکه من در کاری حضور داشتم و تا روز برگزاری کنسرت، در تمام تمرینات شرکت کردم؛ اما به من اجازه‌‌ی روی صحنه رفتن ندادند و کسی از اعضای گروه اعتراضی نکرد.

  • * متوجه این ماجرا شده بودند و اعتراضی نکردند؟

بله، همه می‌دانستند. دیگر همخوانان که دوستان من بودند، تمام تلاش‌شان را کردند تا من را آرام کنند، اما دیگر دوستان هیچ فعالیتی نکردند. به هر حال هر کس به فکر فعالیت‌های خودش است.

  • * وقتی ما رادیو و تلویزیونی که به موسیقی بپردازد نداریم و پخش اثر از شبکه‌های ماهواره‌ای هم ممنوع است، راه چاره برای یک موزیسین چیست؟

اگر مقداری در صدور مجوزها راحت‌تر عمل کنند، بخش مهمی از مشکل حل می‌شود. لااقل خوب است برای همخوانی‌ها همکاری بیشتری انجام شود. من شهروند این کشور هستم و به قوانین آن احترام می‌‌گذارم، اما ای کاش برای فعالیت‌های در چارچوب قانون تسهیلات بیشتری در نظر گرفته شود.

  • * اما شاید همخوانی برای یک هنرمند نتواند چندان ارضاکننده باشد.

به‌هرحال قانون کشور و تمام اندیشه‌ی من این است که معرفی‌کننده قوانین و فرهنگ کشورم باشم و به همین خاطر، باید به همخوانی بسنده کنم. قضیه بسیار ساده است و تنها راه آن این است که در چارچوب همین قوانین فعالیت کنیم.

  • * مسأله البته تنها این موضوع نبود و شایعات دیگری هم درباره‌ی شما وجود داشت.

بله، بعد از پخش کلیپ‌ها یک‌سری تهمت‌ها به من زده شد.

  • * به نظر می‌رسد شما از تمام گروه بیشتر اذیت شدید. درست است؟

بله، حتی بعد از رأی دادگاه هم من و استاد درخشانی همچنان ممنوع‌الخروج بودیم. اینها مهم نیست، من خطایی انجام دادم و تاوان آن را پرداختم. مسأله‌ی آزاردهنده در این میان تهدیدهایی بود که انجام می‌شد و من نمی‌دانستم از کجا نشأت می‌گیرد. من حتی از تعدادی از این سایت‌ها شکایت کردم؛ سایت‌هایی که با بی‌رحمی تمام علیه من شایعه‌سازی کردند و گفتند که من در خارج از کشور کشف حجاب کرده‌ام! چرا باید چنین کاری بکنم؟ من باید اگر حرفی دارم، از طریق هنرم بزنم. یا گفتند در بزرگداشت خواننده‌ی لس‌آنجلسی برنامه اجرا کرده‌ایم! در حالی که پیش از اینکه کلیپ‌ها پخش شود، ما با تهیه‌کننده لندن برای کنسرت قرارداد بسته بودیم و اگر می‌خواستیم برنامه را لغو کنیم، باید خسارت زیادی پرداخت می‌کردیم؛ بنابراین کنسرت را بدون تبلیغات برگزار کردیم. اجرای مختصر و جمع‌وجوری هم بود؛ اما بعد از برگشت یک عکس از پیچ شخصی یکی از دوستان لو رفت و همین مسأله بهانه‌ای شد تا برخی از سایت‌ها بیشترین هجمه را به من وارد کنند: از کشف حجاب تا رابطه‌‌های آزاد و…

فکر می‌کردم وزارت ارشاد حتماً آگاه است که اینها شایعاتی هستند که به اشتباه به من نسبت داده می‌شوند؛ به خصوص اینکه فیلم کنسرت هم وجود دارد. من از آن زمان تا کنون، هیچ حرفی در این خصوص نزدم، چون فکر می‌کردم شرایط بدتر خواهد شد؛ اما شاید باید واکنش نشان می‌دادم. اگرچه به اندازه‌ای درگیر بودم که طبیعتاً نمی‌توانستم تصمیم درستی بگیرم. تنها به پلیس فتا رفتم و شکایت کردم. آنها هم خیلی انسانی با ما برخورد کردند و تنها جایی بود که در نهایت ادب و احترام شأن ما رعایت شد.

  • * و در این میان از تدریس هم محروم شدید.

بله، می‌گویند چون برخلاف قوانین کشور قدم‌هایی برداشته‌ام، از هرگونه فعالیت فرهنگی و هنری منع شده‌ام!

  • * مگر زندگی شما از این طریق تأمین نمی‌شود؟‌

بله، در نشستی هم که با مسئولان حراست داشتم، گفتم تنها محل درآمد من همین است؛ اما گویا قانون این‌طور ایجاب می‌کند. من به قانون -حتی به قانون تنبیهی- احترام می‌گذارم؛ اما یک سال و نیم دیگر زمان زیادی است. به خصوص اینکه من به خطایی که کرده‌ام، پی برده‌ام.

  • * این مسائل ناامید یا دل‌آزرده‌تان نکرد؟‌ اینکه مثلاً به مهاجرت فکر کنید.

من هیچ‌وقت در زندگی‌ام ناامید نشده‌ام. وقتی قدم در این راه گذاشتم، با تمام مشکلات آن آگاه بودم و با همه‌ی اینها همیشه امیدوارم، چون در چند نشست اخیر، صحبت‌هایی مطرح شد که دلگرمی زیادی به من داد که بالاخره مشکل من هم حل خواهد شد. در این مدت هم حتی برای لحظه‌ای به مهاجرت فکر نکرده‌ام، چون عاشق کشورم هستم و زندگی و فعالیت در اینجا را بسیار دوست دارم.

درباره ی bolorhost

پاسخ دهید

دانلود آهنگ جدید